سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت قاسم علیه السلام با سیدالشهدا علیه السلام

شاعر : حسین ایمانی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مثنوی

می‌کـشـی آه و دلِ شـاهِ وفـا مـی‌لـرزد            تو اگر حکم کنی عرشِ خـدا می‌لرزد

اذن میدان بده بر قـاسم خود ای دلدار            این یـتـیمِ حـَرَمَت را به خـدایت بسپار


آب که نیست کمی پُشتِ سَرَم اشک بریز            تو امـیرِ حرمی بیـن حرم اشک بریز

قـاسم ابن حـسن ابن عـلی‌ام… می‌آیـم            لشکرِ کـوفه بدان حـیـدری‌ام… می‌آیم

می‌رسـم تا بـزنـم لشـکرتان را بَر هم            می‌کشم ریز و درشت و یَلِتان را دَرهم

کوچه‌ای ساخـته‌اید و رهِ من می‌بـندید            سنگ انداختـه و دورُ و بَرَم می‌خندید

کـینۀ خیـبر و بغضِ اُحُد و بُخلِ غدیر            همگی جمع شد و خورد زمین بچۀ شیر

عقده‌های جَمَل و کوچۀ تنگ و صفّین            شد بلا تا که بیُفتم به زمین، وای حسین

نَـفَـسَـم تـنـگ شـده شـاهِ کَـرَم زود بـیا            مـثـلِ مـادر شده پهـلـو و پَـرَم زود بیا

دارد از پنجۀ کین مویِ سَرم می‌ریزد            پیـکرم را نَـبَـری بال و پـرم می‌ریزد

بِبَر این پیکرِ بی‌جان و رَمق از میدان            گریه کن ناله بزن آه عمو ندبه بخوان

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل تحریفی بودن تغییر داده شد؛ موضوع نامه امام حسن برای اذن جنگیدن حضرت قاسم در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این قصۀ جعلی برای اولین بار در قرن دهم در روضة الشهدا جعل شد و هیچ سندی هم ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



دستخـطِّ پدرم بر رویِ چشمت بگـذار            این یـتـیمِ حـَرَمَت را به خـدایت بسپار



بیت زیر به دلیل تحریفی بودن داستان جعلی ارزق شامی حذف شد؛ این قصه برای اولین بار در قرن دهم در کتاب روضة الشهدا بدون هیچ سندی جعل شده است.



پسرِ شاهِ کـریـمـم دو جهـان در مُـشتم            شرحِ جاءَالحـقـم و ارزقِ شامی کُشتم



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد، موضوع زیر سم اسب ماندن بدن حضرت قاسم اشتباه برداشت از روایت تاریخی است؛ زیرا همانگونه که آیت الله شعرانی در ترجمه نفس المهموم، آیت الله‌ اشراقی در اربعین الحسینیه و محققین مقتل جامع تأکید می‌کنند کسانی همچون علاّمه مجلسی که نوشته‌اند بدن حضرت قاسم پایمال سُم اسب شد، درترجمه تاریخ الامم والملوک ( تاریخ طبری ) اشتباه کرده‌اند زیرا ضمیر ذکر شده در تاریخ الامم و الملوک به عَمْرُو بْنِ سَعْدِ اَزْدِي برمی‌گردد نه حضرت قاسم؛ زیرا در ادامۀ همین گزارش نوشته شده است اسبها بدن او را پایمال کردند تا مُرد؛ هنگامی که گردوغبار فرو نشست دیدند امام حسین علیه السلام بالای سر قاسم نشسته و قاسم پاهای خود را به زمین می‌کشد. این جمله نشانگر زنده بودن حضرت قاسم است در صورتیکه متن روایت کسی که بدنش پایمال سُم اسبها شد در همان لحظه مُرده است.



مَرکبی نیست که از رویِ تَنَم رد نشده!            با اباالفضل مگر قاسمت هم قد نشده؟!



باز با زخمِ زبان بر دلِ ما چَنگ زدید            سنگ برداشته و یک کوچۀ تنگ زدید



کوچه‌ای ساخته‌اید و راهِ من می‌بـندید            سنگ انداختـه و دورُ و بَرَم می‌خندید