زبانحال حضرت قاسم علیه السلام با سیدالشهدا علیه السلام
شاعر : حسین ایمانی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مثنوی
میکـشـی آه و دلِ شـاهِ وفـا مـیلـرزد تو اگر حکم کنی عرشِ خـدا میلرزد
اذن میدان بده بر قـاسم خود ای دلدار این یـتـیمِ حـَرَمَت را به خـدایت بسپار
آب که نیست کمی پُشتِ سَرَم اشک بریز تو امـیرِ حرمی بیـن حرم اشک بریز
قـاسم ابن حـسن ابن عـلیام… میآیـم لشکرِ کـوفه بدان حـیـدریام… میآیم
میرسـم تا بـزنـم لشـکرتان را بَر هم میکشم ریز و درشت و یَلِتان را دَرهم
کوچهای ساخـتهاید و رهِ من میبـندید سنگ انداختـه و دورُ و بَرَم میخندید
کـینۀ خیـبر و بغضِ اُحُد و بُخلِ غدیر همگی جمع شد و خورد زمین بچۀ شیر
عقدههای جَمَل و کوچۀ تنگ و صفّین شد بلا تا که بیُفتم به زمین، وای حسین
نَـفَـسَـم تـنـگ شـده شـاهِ کَـرَم زود بـیا مـثـلِ مـادر شده پهـلـو و پَـرَم زود بیا
دارد از پنجۀ کین مویِ سَرم میریزد پیـکرم را نَـبَـری بال و پـرم میریزد
بِبَر این پیکرِ بیجان و رَمق از میدان گریه کن ناله بزن آه عمو ندبه بخوان
|